مربیگری در فوتبال

روشهای مربیگری :
روشهای مربی گری سه گونه اند :
1-دموکراسی 2- دیکتاتوری 3- شیوه ای بین دموکراسی و دیکتاتوری
 
بهترین شیوه مربی گری مخلوطی از دموکراسی و دیکتاتوری است در شیوه دیکتاتوری نظر بازیکنان اهمیتی ندارد و فقط مربی خودش را صاحب نظر می داند و ارزشی برای دیگران قائل نیست . مثلا ادولاتک که الان مربی گیری نمی کند. در شیوه دموکراسی زیاد هم بازیکنان سو استفاده می کنند و نباید با بازیکنان بیش از حد خودمانی باشیم بلکه مربی می تواند با بازیکنان در صورتی که شرایط را درک نمایند و به نظرات مربی احترام بگدارند خودمانی باشد.
وظایف یک مربی چیست ؟
در در جه اول وظیفه مربی اینست که تیمش را طوری تمرین دهد که از نظر فیزیکی و روحی قابلیت بازی کردن داشته باشد و قدرت رهبری او تقویت شود در مهمترین و ظایف یک مربی سه نکته وجود دارد :
1-تعلیم و آموزش فیزیکی و تکنیکی
2-تعلیم و تربیت فردی و گروهی و تیمی
3-متحد کردن بازیکنان (ایجاد احساس همبستگی ) یک روح بودن.
از وظایف دیگر مربی اینکه نماینده باشگاه هست. و مربی مثبت باشد و آنها را به جامعه بخصوص مطبوعات منتقل نمایند.
وظایف مربی بعد بازی :
مربی باید احساسات خود را تحت کنترل در آورد .تنها کسی که در آلمان توانست عملا اینرا نشان بدهد و احساسات خود را بعد از بازی کنترل نماید اوتمار هیزفیلد بود.بخصوص بعد از باخت احساسات خود را بخوبی کنترل می نمود . اوتمار هیزفیلد همیشه منصفانه قضاوت می نمود مربی از لحاظ انسانی و شخصیتی اجازه انتقاد ندارد بلکه فقط باید در مورد بازی قضاوت و اظهار نظر نماید.
 
در دوران مربی گری یک تیم نباید قرار دادها را جدی گرفت چرا که درصورت عدم موفقت قراردادها لغو می شوند و باشگاهها پای بند نخواهند بود.
مربی باید راز موفقیت را در دراز مدت تجربه نماید تا ثبات داشته باشد.
مربی باید رواشناس باشد.روانشناسی پیش قضاوتهای جالبی ندارد اگر تیمی روانشناس بیاورد می گویند مگر بازیکنانش روانی هستند. اما یک روانشناس باید تمام خصوصیات روحی و روانی و خانوادگی بازیکنان را ارزیابی نماید و در درجه اول مربی تیم بخواهد یک روانشناس در کنارش باشد اگر رئیس باشگاه بخواهد اینکار را انجام دهد مربی نمی پذیرد که یک رواشناس بدون اجازه او در کنار تیم باشد.بلکه یک مربی با هوش باید بداند با آوردن یک روانشناس کار خودش را کمتر می شود در این صورت مربی و روانشناس می توانند با همدیگر تعامل داشته باشند و روانشناس فقط باید پند دهنده باشد.نه اینکه در کارهای دیگر نیز دخالت کند.
چگونه می توان استرس را کنترل و در بازیکنان ایجاد انگیزه کرد ؟
بهتر است که بعضی از بازیکنان یک روز قبل از بازی متوجه شوند که در ارنج (آرایش ) تیم قرار گرفته اند تا شب را بدون دغدغه بخوابند این هنر مربی است که باید بداند چگونه بازیکنان خود را اماده مسابقه دادن نماید و چگونه با آنها سخن بگوید و بداند هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد.
مربی باید با بازیکنانش مثبت صحبت کند و با تمام تیم مثبت صحبت شود و باید از گفتن بدیها و ضعفها خود داری کرد.
در آلمان هر سه ماه یک بار مربیان کلاس توجیهی دارند و دور هم جمع می شومد و تبادل نظر می کنند و این نشست ها باعث پیشرفت و ترقی مربیان می شود حتی اگر ده درصد برداشت نماید.
جلسه ارزیابی مسابقه چه زمانی برگزار می شود ؟
در آلمان روز بعد بازی رئیس باشگاه مدیر تیم و مربی جلسه می گذارند و به حل و فصل مشکلات می پردازند و دلایل متفاوت کنش و واکنشهای موجود در بازی را مطرح می نمایند و از کادر فنی سوال می شود : آیا مشکل تیم حل می شود یا نه ؟
بعد از جلسه با کادر فنی مدیر تیم می تواند در مورد مربی قضاوت نمیاد. یک مربی در حیطه و ظایفش قدرت بالایی دارد.
مسئولیت تیم با مربی است و مدیر تیم مصاحبه می کند یک کمک مربی در آلمان مسئولیت زیادی دارد مثلا در رابطه با انجام تمرین برنامه هفتگی جدا ولی در روز تمرین وظایف تقسیم می شود و هرکس وظیفه خاص خودش را انجام می دهد و قبلا همه چیز برنامه ریزی شده است و هرکس فقط به وظایفش عمل می کند.
-زمان صحبت کردن با تیم باید حداکثر بیست دقیقه باشد
ارنست هاپل از مربیان موفقی بود که بعد از بازی راجب بازی صحبت نمی کرد و بیشتر مدیر تیم را برای مصاحبه می فرستاد.
کریستف دام اولین نفری بود که نیاز به یک روانشناس را اعلام نمود.
مربیان صاحب سبکی و تحصیل کرده موفقترند و بازیکن بزرگ بودن دلیل موفقیت در مربی گری نیست مثل رودی فولر اینکه بازیکن بزرگی بوده است می تواند تیم را بچرخاند این تفکر شاید برای کوتاه مدت مفید باشد اما در دراز مدت موفق نخواهد بود .

هدف اصلی تمرین

هدف اصلی تمرین

رسیدن به اوج اجرای ورزشی است .

- رسیدن به اوج اجرای ورزشی نیازمند طراحی برنامه های تمرینی مناسب است.

- برای طراحی و توسعه ی یک برنامه تمرین ورزشی،

روشن نمودن اهداف برنامه ضروری است.

اهداف فرعی

-توسعه ی بدنی همه جانبه

- توسعه ی بدنی ویژه ورزش فوتبال

- توسعه ی عوامل تکنیکی

- توسعه ی عوامل تاکتیکی

- آمادگی روانی

- آمادگی تیمی

(دوستی، ارتباط ، داشتن هدف مشترک ، احساس تعلق به تیم)

- توسعه ی عوامل مربوط به سلامتی

- جلوگیری از آسیب دیدگی

- افزایش دانش تئوری

آشنایی با تاریخچه‌ توپ‌های جام جهانی فوتبال

از آن زمان تا کنون توپ فوتبال دگرگونی‌های درخور توجهی را چه از لحاظ طراحی و چه از لحاظ جنس پشت سر گذاشته و روز به روز "گردتر" شده است.

شرکت آدیداس که از جام جهانی ۱۹۷۰ مکزیک تا کنون تولید و عرضه توپ برای مسابقات جام جهانی فوتبال را برعهده دارد، در هنگام برگزاری مراسم قرعه‌کشی دور نهایی جام جهانی2010 آفریقای جنوبی، توپ ویژه و رسمی این دوره از مسابقات را رونمایی کرد. این توپ که از ۸ تکه تشکیل شده، دقیق‌ترین یا به عبارتی گردترین توپ فوتبال محسوب می‌شود و «جابولانی» نام دارد.

«جابولانی» واژه‌ای است از زبان بانتو، یکی از یازده زبان رسمی در جمهوری آفریقای جنوبی که ۲۵ درصد مردم این کشور به آن صحبت می‌کنند. این واژه به معنای جشن گرفتن است. عدد ۱۱ نقشی برجسته در جام جهانی آفریقای جنوبی دارد: بر توپ رسمی این دوره از مسابقات، ۱۱ رنگ مختلف نقش بسته که ۱۱ بازیکن یک تیم فوتبال، یازده زبان رسمی آفریقای جنوبی و نیز ۱۱ قوم اصلی این کشور را نمایندگی می‌کند.

۶ تکه‌ای که از جنس مصنوعی هستند و توپ «چاپولانی» را تشکیل می‌دهند، با استفاده از فرایندی گرمایی به هم چسبانده شده‌اند. برآمدگی‌ها یا شیارهای ظریف قرار گرفته بر روی این توپ، سبب می‌شود که جابولانی در هر شرایطی، بالاترین میزان کنترل را به بازیکن بدهد، پروازی ثابت داشته باشد و از این رو برای دروازه‌بانان بهتر مهارپذیر باشد.

تولد نخستین توپ رسمی جام جهانی در مکزیک

اولین بار در مسابقات جام جهانی ۱۹۷۰ در مکزیک بود که فدراسیون جهانی فوتبال به همراهی شرکت آدیداس توپی رسمی برای مسابقات در نظر گرفت.

این توپ که تل‌استار Telstar نام گرفت، نخستین توپ سفید و سیاه فوتبال بود و از ۱۲ قطعه‌ پنج‌ضلعی سیاه‌رنگ و ۲۰ قطعه‌ شش‌‌ضلعی سفیدرنگ تشکیل می‌شد. انتخاب نام تل‌استار به این خاطر بود که مسابقات جام جهانی ۱۹۷۰ برای اولین بار به طور مستقیم از طریق تلویزیون پخش شدند. دو رنگ بودن این توپ سبب می‌شد که بینندگان تلویزیون بهتر بتوانند آن را تشخیص دهند و آن را "ستاره‌ تلویزیون" بدانند.

در جام جهانی ۱۹۷۴ آلمان نیز Telstar بار دیگر ستاره‌ میدان بود. البته شرکت آدیداس نوشته‌ روی توپ را که در جام جهانی ۱۹۷۰ به رنگ طلایی بود، این‌بار به رنگ سیاه عرضه کرد و از آن گذشته نسخه‌ای دیگر نیز به رنگ کاملا سفید روانه بازار کرد که نام Telstar – Chile را یدک می‌کشید. انتخاب این نام بدین سبب بود که در جام جهانی ۱۹۶۲ شیلی، برای نخستین بار از توپی به رنگ یک‌دست سفید استفاده شده بود.

"رقص" توپ

جهان فوتبال در سال ۱۹۷۸ شاهد انقلابی مهم در طراحی توپ فوتبال بود. شرکت آدیداس که برای جام جهانی ۱۹۷۸ آرژانتین توپ «تانگو» را عرضه کرد، در زمنیه‌ دوخت و تعداد قطعات به کار رفته تغییر به وجود نیاورد، اما از نقشی سه‌گوش یا سه‌وجهی استفاده کرد که با هم ۱۲ دایره‌ یکسان بر روی توپ پدید می‌آوردند و به آن چهره‌ای گردتر می‌بخشیدند. البته از لحاظ جنس و مقاوم بودن در برابر آب نیز توپ تانگو در مقایسه‌ با «تل‌استار» به مراتب بهتر بود.

در جام جهانی ۱۹۸۲ اسپانیا، نام توپ رسمی جام جهانی تغییری نکرد و از لحاظ طرح نیز کم و بیش ثابت ماند، اما از لحاظ فناوری دستخوش تحولی مهم شد: «تانگو»ی اسپانیا اگر چه مانند توپ‌های قبلی صددرصد از جنس چرم بود، اما در دوخت قطعات از نخی ضد آب استفاده شده و لبه‌ دوخت قطعات نیز ضد آب بود. با یاری این نوآوری بود که توپ درصورت بارانی بودن هوا آب کمتری جذب می‌کرد و چندان سنگین نمی‌شد.

انقلابی دوباره در مکزیک

در سال ۱۹۸۶ کشور مکزیک بار دیگر میزبان برگزاری مسابقات جام جهانی فوتبال بود و این‌بار نیز شرکت آدیداس با محصولی کاملا جدید پا به میدان گذاشت.

توپی که در این دوره از مسابقات مورد استفاده قرار گرفت، «آزتکا» Azteca نام داشت و نخستین توپ فوتبالی بود که صددرصد از جنسی مصنوعی ساخته شده بود. این انقلاب جدید سبب شد که توپ فوتبال، هم از مقاومت و عمر بیشتری برخوردار شود و هم از لحاظ ضد آب بودن پیشرفت کند. طراحان آدیداس برای نقش‌های روی توپ از معماری و نقاشی‌های قوم کهن مکزیک، یعنی آزتک‌ها، الهام گرفتند.

توپ رسمی جام جهانی ۱۹۹۰ ایتالیا «اتروسکو اونیکو» Etrusco Unico نام داشت و در طراحی آن رد پای هنر و معماری ایتالیا به خوبی نمایان بود. این توپ از لحاظ فناوری نسخه‌ تکامل‌یافته‌ توپ آزتکا بود، چرا که این بار طراحان آدیداس در قسمت داخلی توپ از لایه‌ای اسنفجی از جنس "پلی اورتان" استفاده کردند و به این ترتیب توپی صددرصد ضد آب به بازار دادند که در مقایسه با توپ‌های قبلی سریع‌تر نیز بود.

در جام جهانی ۱۹۹۴ آمریکا، تکنولوژی پیشرفته در زمینه تولید توپ به کار گرفته شد. توپ این دوره که «کوسترا» Questra نام دارد، نخستین توپ رسمی بود که از اسفنج پلی اتیلن ساخته شد و در مقایسه با توپ‌های پیشین سریع‌تر، دقیق‌تر و در عین حال مهارپذیر‌تر بود.

ورود رنگ

توپ رسمی جام جهانی ۱۹۹۸ فرانسه که «تری‌کولور» Tricolore نام دارد، نخستین توپ جام جهانی بود که بر آن رنگ‌های مختلف نقش بسته بود. طراحان آدیداس در طراحی و تولید این توپ از پرچم سه رنگ فرانسه (آبی سفید قرمز) و نیز خروس معروف فرانسه الهام گرفته بودند.

در این توپ نیز طرح اولیه‌ توپ تانگوی ۱۹۷۸ آرژانتین، یعنی نقش‌های سه‌گوش استفاده شده بود، اما در جام جهانی ۲۰۰۲ کره جنوبی و ژاپن طرحی کاملا متفاوت عرضه شد و عمر "سه‌گوش‌ها" به پایان رسید. توپ رسمی این دوره از مسابقات که از اسفنج مصنوعی ساخته شده بود، «فورنووا» Fevernova نام داشت و در طراحی آن نقش فرهنگ خاور دور به خوبی برجسته بود. این توپ که رویه‌ آن از سه لایه تشکیل می‌شد، از لحاظ پرواز دقیق و ثابت بود.

سایه‌ روح تیمی

توپی که شرکت آدیداس به مناسبت جام جهانی ۲۰۰۶ آلمان عرضه کرد، «روح تیمی» نام داشت و از لحاظ طرح و دوخت با توپ‌های دوره‌های پیشین تفاوتی اساسی داشت. این توپ دیگر نه از ۳۲ قطعه‌ پنج‌ضلعی و شش‌ضلعی، که از ۱۴ قطعه به شکل‌های مختلف ساخته شده بود. با توجه به نوع دوخت و کم شدن شمار قطعات، توپ «روح تیمی» گرد‌تر از توپ‌های پیشین بود و همچنین سریع‌تر.

توپ مسابقات ۲۰۱۰ آفریقای جنوبی نیز همانگونه که در آغاز اشاره شد، جابولانی نام دارد و از لحاظ طرح، جنس و دوخت، گامی دیگر در راه "گرد‌تر کردن" یا دقیق‌تر کردن توپ به شمار می‌رود.

پاکستان، مرکز شماره‌ یک تولید توپ فوتبال

و در پایان یکی دو نکته‌ جالب درباره توپ فوتبال که محیط آن باید بین ۶۸ تا ۷۰ سانتی‌متر و وزن آن بین ۴۱۰ تا ۴۵۰ گرم باشد. 

سالانه بیش از ۴۰ میلیون توپ فوتبال در جهان تولید می‌شود که ۷۵ درصد از آن در سیالکوت، واقع در استان پنجاب در پاکستان، صورت می‌گیرد. دوخت توپ‌ها را کارگران فقیر و در مواردی حتی کودکان زیر ۱۴ سال برعهده دارند. دستمزد آنان در ازای دوخت هر توپ، حدود ۶۰ سنت می‌شود.

یکی از کارگاه‌های توپ‌دوزی در پاکستان

مبتکر کارت زرد و قرمز

کن آستون (1915-2001)، معلم ، نظامی و داور مسابقات فوتبال بود و در توسعه داوری سهم بسزایی داشت. او در شهر کولچستر انگلستان به دنیا آمد. در سال 1935 از دانشگاه سنت لوک شهر اکستر در رشته اقتصاد فارغ التحصیل شد.
سال 1936 به جرگه داوران پیوست و در ادامه در فصل لیگ مسابقات فوتبال (1949-50) داور کنار بود و بالاخره در سالهای بعد داور وسط شد.
در طول جنگ جهانی دوم به دلیل آسیب دیدگی قوزک پا از نیروی هوایی سلطنتی کنار گذاشته شد و قبل از این که در مقام سرهنگ دومی به ارتش بریتانیای هندوستان ملحق شود و به جنگ خاتمه دهد و در جنگ شانگی خدمت کند، به توپخانه سلطنتی منتقل شد.
پس از بازگشت از خدمت سربازی سال 1946، اولین داور لیگ شد و با پیراهن مشکی با نوار سفید که لباس استاندارد داوری و خود او طراح آن بود، ظاهر شد.
سال 1953، معلم مدرسه نیوبری پارک بود. سال 1960داور مسابقات نهایی جام ملتهای اروپا شد و بهترین و مشهورتین داوری را در جام جهانی 1962بین 2تیم شیلی و ایتالیا که به نام «نبرد سانتیگو» معروف بود، انجام داد.
پس از آن در طول سال 1962به دلیل آسیب دیدگی تاندون آشیل پایش ، مسابقه ای را داوری نکرد، اما 8سال عضو کمیته داوری فیفا بود و 4سال (1966-70) مسوولیت این کمیته را به عهده داشت.
در مسابقات جام جهانی 1966، 1970و 1974داور مسابقات بود. در رقابتهای جام جهانی 1966بین تیمهای انگلستان و آرژانتین ، حوادثی رخ داد، تمرد بازیکنان خاطی برای ترک میدان ، او را وادار به طرح و ایجاد نظم برای این کار کرد.
او احساس می کرد که باید راه حل بهتری برای اخطار به بازیکنان خاطی وجود داشته باشد. در مسیر خانه و زمانی که پشت چراغ راهنما توقف کرده بود، به چراغ های سبز، زرد و قرمز توجه کرد و اینجا بود که فکری به ذهنش خطور کرد. چراغ زرد برای احتیاط، چراغ قرمز برای توقف.
این 2رنگ می تواند در موقعیت مشابه در زمین مسابقه استفاده شود و به مشکل زبان در مسابقات پایان دهد و این بود که کارت زرد و قرمز خلق شد.
کارت زرد برای اخطار و کارت قرمز برای اخراج بازیکن از زمین مسابقه و اولین بار در مسابقات نهایی جام جهانی مکزیک 1970استفاده شد.
همچنین سال 1966طرح داور چهارم را ارائه کرد. پرچم داور خط نگهدار و پرچم 3گوش کنار زمین ، لباس داوری و تاکید شدید بر استاندارد بودن توپ براساس قوانین مسابقه نیز از طرحهای او بود.
همچنین سال 1974، تابلوی اعلان بازیکن ذخیره را نیز ارائه کرد، بنابراین با وجود این تابلو، بازیکن حاضر در زمین خواهد دید که چه کسی به جای او به میدان خواهد رفت.
همچنین تشکیل کلاسهای آموزشی و برگزاری سمینارها برای داوران و مربیان از ابتکارات کن آستون بود.

مبتکر کارت های زرد و قرمز

ساختار دقیقترین توپ فوتبال جهان ویژه جام جهانی 2010

توپی که در رقابتهای جام جهانی 2010 مورد استفاده قرار خواهد گرفت محصولی از شرکت آدیداس است که به گفته این شرکت دقیق ترین توپ فوتبالی است که تا کنون در جهان ساخته شده است.
به گزارش خبرگزاری مهر، با اتمام قرعه کشی نوزدهمین دوره یکی از مهمترین و پرهیاهوترین رقابتهای ورژشی جهانی یعنی جام جهانی 2010 آفریقای جنوبی در روز جمعه 4 دسامبر 2009، اکنون کشورها، تیمها و شرکتهای تولید کننده وسایل ورزشی تا ژوئن 2010 برای آماده سازی خود زمان باقی دارند.

توپ فوتبال یکی از اصلی ترین عناصر این مسابقات جهانی است که هر دوره با تغییرات فراوانی مواجه شده و ابداعات جدیدی در زمینه بهبود عملکرد آن صورت می گیرد. مهندسی و نوآوری که در این دوره به توپ رسمی رقابتهای جام جهانی 2010 تبدیل شده است، Jabulani نام گرفته و محصول شرکت آدیداس است.

آدیداس ادعا دارد کیفیت این توپ نسبت به توپ Teamgeist سال 2006 این شرکت بسیار بهتر بوده و دقیق ترین توپی است که تا کنون در رقابتهای فوتبال مورد استفاده قرار گرفته است.

به گفته آدیداس بازیکنان فوتبال توپی می خواهند که هنگام ضربه زدن پای آنها احساس راحتی داشته باشد و در مسیر حساب شده و تعیین شده حرکت کند. توپ Teamgeist با کاهش دادن تعداد قطعاتش از 32 به 12 قطعه که به واسطه حرارت خمیده شده و در کنار یکدیگر شکلی کروی به دست آوردند به این هدف دست پیدا کرد.

اما توپ Jabulani قدمی دیگر در مسیر تکامل برداشته است. این توپ از هشت قطعه EVA و TPU تشکیل شده است که سطح ضربه ای 70 درصد بزرگتر به وجود آورده است. با وجود اینکه توپ پیشین شرکت آدیداس برای شوت زنها بسیار عالی بوده است اما بسیاری از دروازه بانان از اینکه ویژگی آیرودینامیک آن از چرخش توپ در هوا جلوگیری کرده و حرکت آن را طی زمان نامنظم می کند شکایت کرده بودند.

در ساخت Jabulani تلاش شده است با ایجاد دندانه گذاری خاص در میان قطعات توپ و آنچه آدیداس آن را کانالهای هوایی می خواند مسیر حرکت توپ تثبیت شود. کانالها توپ را به قطعات کاذبی تقسیم بندی می کند و با قالب گیری ویژه این کانالها آدیداس به شکل و موقعیتی ثابت دست پیدا کرده و بهترین رفتار پرواز را پس از وارد آمدن ضربه برای توپ به وجود آورده است. سطح توپ نیز از دانه های برجسته ای پوشش داده شده است تا با تماس با پای بازیکن حس لامسه فعال شود.

این شرکت اعلام کرده است که ضربه های روباتیک و تونل باد در دانشگاه لافبرو در انگلستان و آزمایشگاه فوتبال این شرکت در آلمان نشان داده اند که این توپ دقیق ترین توپ فوتبالی است که تا کنون تولید شده است.

بر اساس گزارش پاپ ساینس، Jabulani باید چند تست فشار دیگر را نیز پشت سر بگذارد تا برای حضور در رقابتهای جام جهانی 2010 آفریقای جنوبی مورد تایید فیفا قرار گیرد. با این حال اینگونه به نظر می رسد که این توپ از تمامی ویژگی های مورد نظر فیفا برخوردار است.


تستهای فیفا برای تایید نهایی:
محیط دایره: استاندارد فیفا 68.5 تا 69.5 / محیط Jabulani در حدود 69.0

گردی: قطر توپ در 16 مرکز مختلف اندازه گیری می شود. استاندارد فیفا حداکثر 1.5 درصد اختلاف / Jabulani حداکثر 1.0 درصد اختلاف

جذب آب: توپ 250 بار در زیر آب فشرده شده و چرخانده می شود. استاندارد فیفا حداکثر 10 درصد افزایش وزن / Jabulani حداکثر 0 درصد افزایش وزن

وزن: استاندارد فیفا 420 تا 445 گرم / وزن Jabulani در حدود 440 گرم

یکنواختی جهش توپ: تنها تست حرکتی فیفا که در آن توپ 10 بار از ارتفاعی دو متری بر روی سطحی فولادی پرتاب می شود تفاوت میان پایین ترین سطح جهش و بالاترین سطح جهش نباید بیش از 10 سانتیمتر باشد. این میزان تفاوت در Jabulani در حدود 6 سانتیمتر بوده است.

افت فشار: فشار هوای توپ پس از باد شدن سه روز مورد بررسی قرار می گیرد. استاندارد فیفا حداکثر 20 درصد افت فشار / افت فشار Jabulani حداکثر 10 درصد.